روانشناسی و مدیریت ریسک

بررسی تاثیر مدیریت ریسک و روانشناسی بازار
اقتصاددانان به این نتیجه رسیده اند که سرمایه گذاران می توانند غیر منطقی باشند. در واقع، خطاهای تصمیم گیری سرمایه گذاران می تواند بر عملکرد بازارها تأثیرگذار باشد.
به گزارش ایسنا،بنابراعلام سهامیر، امروز قصد داریم به بررسی جایگاه و اهمیت آموزش مدیریت ریسک و روانشناسی بازار بپردازیم و در نهایت یکی از بهترین آموزشگاه های کشور را در زمینه آموزش مدیریت ریسک و آموزش روانشناسی بازار به شما معرفی کنیم.
اقتصاددانان به این نتیجه رسیده اند که سرمایه گذاران می توانند غیر منطقی باشند. در واقع، خطاهای تصمیم گیری سرمایه گذاران می تواند بر عملکرد بازارها تأثیرگذار باشد. مهمتر از همه، اشتباهات استدلالی افراد، سرمایه گذاریشان و در نهایت ثروتشان را تحت تأثیر قرار می دهد.
عدم کنترل بر هیجان ها و احساسات می تواند باعث شود به سمتی هدایت شویم که خطاهای ویرانگری در سرمایه گذاری مرتکب شویم و هم از لحاظ احساسی و هم از لحاظ مالی ضربه ببینیم.
برای مثال ممکن است در حالی که از معامله هایمان سود می بریم، بطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و به جای اینکه سرمایه گذاری را یک عمل هوشیارانه در نظر بگیریم، اینکار را به چشم یک بازی ببینیم.
از سوی دیگر، احتمال دارد ریسک های معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید آنها را قبول کنیم را نپذیریم و وارد معامله نشویم فقط به خاطر اینکه از فقیر شدن و از دست دادن سرمایه می ترسیم. یا اینکه از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده خودداری می کنیم چون می خواهیم همچنان امیدوار باشیم که قیمت آن بالاخره رشد می کند و مجبور نشویم به شکست خود اعتراف کنیم.
هر چه که هست، خیلی مهم است که تمایلات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیم های بهتر، موفقیات خود را تضمین کنیم.
بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر کردن میافتند می خواهند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت.
ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک می باشد. بنابراین یکی از رمزهای موفقیت این است که بدانید چه ریسکهایی را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آن ریسکها منطقی هستند.
اگر ریسک نکنید، چیزی یاد نمی گیرید و نمی توانید هیچ کار با ارزشی انجام دهید. پس، زندگی ایجاب می کند که به ریسک بهطورجدی پرداخته شود. ریسکها را بخشی از زندگی خود کنید تا تحت کنترل شما باشند، نه اینکه بهصورت تصادفی رخ دهند.
آموزش مدیریت ریسک و روانشناسی دارای جایگاه ویژه ای در معاملات بورس و اوراق بهادار می باشد، در میان معاملات انبوه و شرایط بی ثبات ارزی و اقتصادی که امروزه گریبانگیر جامعه جهانی شده است، علم مدیریت ریسک و روانشناسی بعنوان نجات دهنده سرمایه به کمک سرمایه گذاران و معامله گران در بازارهای معاملاتی می آید و مانع از هدر رفت منابع مالی می شود.
با توجه به اقبال زیاد مردم به بورس در سالهای اخیر، موسسه ها و مراکز بسیاری با استفاده از تبلیغات در فضای مجازی و سایر روشها سعی در جلب توجه مردم دارند. با بررسی هایی که ما در میان تعدادی زیادی از موسسه ها انجام دادیم یکی از موسسه هایی که توانسته در زمینه آموزش در بازار سرمایه گذاری و بورس و از جمله دوره های مدیریت ریسک و روانشناسی کارنامه ی خوبی از خود به جا بگذارد، موسسه آموزش عالی سهامیر می باشد.
دوره آموزش جامع مدیریت ریسک و روانشناسی بازار سرمایه حاصل ۳۰ سال تجربه و فعالیت مدیران و متخصصان سازمان سهامیر در آموزش بازار بورس ایران می باشد، آن طور که بررسی های ما نشان داد کلیه مباحث و سرفصلهای آموزشی دوره مدیریت ریسک و روانشناسی بازار در موسسه آموزش عالی سهامبر مطابق با استانداردهای جهانی و QT اروپا برنامه ریزی و تدوین شده به طوری که دوره آموزش مدیریت ریسک و روانشناسی بازار سرمایه موسسه سهامیر را می توان به عنوان یکی از بهترین دوره های حرفه ای آموزشی برای افرادی که قصد فعالیت حرفه ای در بازار بورس ایران را دارند دانست.
به قول بنجامین فرانکلین: سرمایهگذاری روی دانش، بهترین بازدهی را خواهد داشت. پس با آموزش در یک مرجع آموزشی معتبر، موفقیت خود را در بازار سرمایه تضمین کنید و هیچ گاه تبدیل به یک قربانی در این بازار نشوید.
روانشناسی بازار سهام| اصول موفقیت در معاملات
موفقیت و سوددهی در معاملات بازار سهام نیازمند درک ابعاد معامله گری است. اما به راستی اهمیت این بخش در تداوم موفقیت معاملات سهام چیست. این مطلب به نکاتی مهم در این باره می پردازد.
فرهنگ سازی بورس: برخی از ابعاد معاملهگری که درک، پذیرش و اجرای آنها در موفقیت و سوددهی معاملات در بازار سرمایه، نقش خواهند داشت. آموزش در معاملهگری، بنیاد و اساس حرفه معاملهگری است.
داشتن یک استراتژی و تسلط بر آن، به زمان، تلاش و نظم و انضباط نیاز دارد؛ دقیقاً به همین دلیل بسیاری از معاملهگران، استراتژی ندارند. آنها نمیخواهند آن زمان، تلاش و انضباط را صرف کنند. اگر فکر میکنید که بدون داشتن استراتژی هدفمند میتوانید در بازار سود کنید، در اشتباهید. موفقیت در معاملات درنتیجه خوششانسی و اتفاق روی نمیدهد؛ به تلاش، فداکاری و اشتیاق فراوان نیاز دارد.
بهعلاوه، وقتی بر یک استراتژی معاملاتی کارا تسلط پیدا کردید، باید به آن تکیه کنید؛ شما نباید مانند برخی از معاملهگران بازار سهام، مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهید؛ معاملهگری با سود و ضرر عجین شده است و باید بتوانید تمرکزتان را به هنگام ضرر هم حفظ کنید. اگر به ناگهان، بعد از چند ضرر، استراتژی معاملاتیتان را رها کنید، درواقع، زمان کافی برای کسب فایده از استراتژیتان را به خودتان ندادهاید. پس برای خودتان یک استراتژی داشته باشید، بر آن اشراف پیدا کنید و به آن عمل کنید.
اگر به لحاظ مالی در شرایطی نیستید که روی سرمایه مازادتان که میخواهید وارد بازار سهام کنید، ریسک کنید به این معنی است که از لحاظ ذهنی آمادگی انجام معاملات را ندارید.در واقع افرادی که در شرایط مالی بد، دست به معامله میزنند، با ذهنیت و طرز فکری اشتباه وارد بازار سرمایه میشوند.
اگر شما مدام نگران ضرر کردن و از دست دادن سرمایهتان در بازار باشید، نمیتوانید با آسودگی خیال دست به معامله بزنید. ضرر کردن بخشی از معامله است؛ شما همسود میکنید و هم ضرر میدهید و اگر دقیقاً بدانید که دارید چهکار روانشناسی و مدیریت ریسک میکنید، میتوانید امیدوار باشید که درنهایت امر، بیشتر از میزان ضررهایتان، سود خواهید کرد؛ اما برای تحقق این امر، شما باید با طرز فکر صحیح وارد بازار شوید و این مسئله هم اگر به لحاظ مالی در شرایط مطلوب نباشید، امکانپذیر نیست. با خودتان دراینباره صادق باشید تا مطمئن شوید که با ذهنیت اشتباه دست به معامله نمیزنید.
به خودتان اعتماد کنید و نکتهها را ندیده بگیرید. وقتیکه یک استراتژی معاملاتی مناسب یافتید، زمان آن فرارسیده که آن استراتژی را در معاملات خود بکار ببرید. برای اینکه به این اعتماد به خود برسید، به آموزش و مشاهده بازار نیاز دارید؛ با گذر زمان کافی، مهارت معاملهگری را در بازار سهام خواهید یافت. این، تنها راه موجود برای غلبه بر عدم اطمینان خود در بازار برای درازمدت است.
معاملهگران اصولاً تحت تأثیر معاملات اخیرشان قرار دارند. بهعنوانمثال، شما معاملهای دارید که به حد ضررتان نزدیک میشود، سپس، مجدداً، راهش را به نفع شما در پیش میگیرد. شما در این لحظه چه میکنید؟ واکنشتان چیست؟ همین مسائل هستند که یا شمارا موفق میکنند یا از پا درمیآورند و برندهها را از بازندهها و حرفهایها را از آماتورها جدا میسازند.
در این مثال، یک معاملهگر حرفهای تحت تأثیر این اتفاق قرار نمیگیرد درحالیکه معاملهگر آماتور عصبانی میشود و میخواهد از بازار سود از دست رفته خویش را باز پس ستاند. شما باید آرامش خود را در معاملات داشته باشید چون اگر قرار باشد با هر بالا و پایینی در بازار، آشفته شوید، احساسات شما به جای خودتان تصمیم میگیرند که نتیجه خوشایندی ندارد. مهمترین منطق یا حقیقتی که به شما اجازه میدهد تا با فکری آسوده دست به معامله بزنید این است که هر معاملهای، توزیع تصادفی از سود یا زیان است؛ یعنی شکست یا موفقیت شما در یک سری از معاملات از توزیعی تصادفی برخوردار خواهد بود.
در همین حال ضررتان را کنترل کنید؛ سعی نکنید از آن دوریکنید. حقیقت این است که شما نمیتوانید از ضرر اجتناب کنید؛ پس یاد بگیرید تا آنها را با روشهای مدیریت سرمایه و ریسک/بازده کنترل کنید. هرچه زودتر این کار را انجام دهید، زندگیتان در قامتِ یک معاملهگر برایتان آسانتر میشود. اگر سعی کنید تا از ضرر دوریکنید، ممکن است برای مدتی هم موفق شوید، اما وقتیکه بهناچار مجبور به پذیرش ضرر شدید، احتمالا ضررتان بزرگ و قابلتوجه خواهد بود.
معاملهگران اغلب سرمایه خود را در معاملاتی که با استراتژی معاملاتیشان همخوانی ندارند یا معاملاتی با سود اندک، صرف میکنند. یکی از مهمترین قوانین معاملاتی حفظ سرمایه است تا بتوانید در صورت بروز شرایط خوب، از آن موقعیتها بهترین بهره را ببرید. وقتی سرمایه خود را در معاملات معمولی یا ضعیف هدر نداده باشید، شما فرصتهای زیادی را در دست خواهید داشت و میتوانید بهترین بهره را از زمانها ببرید.
برای معاملاتتان برنامهریزی کنید. در بسیاری از مواقع، معاملهگران بدون هیچ برنامهای به بازار وارد میشوند. آنها هیچ استراتژیای برای مدیریت ریسک و نقطه خروج ندارند و حتی گاهی بدون داشتن هیچ استراتژیای برای ورود، صرفاً در حال سرمایهگذاری به هدف هستند.شما باید قبل از اینکه معامله کنید باید بدانید که در هر معامله، چقدر ریسک میکنید؛ شما نباید از آن مقدار فراتر بروید.
سپس، باید نقطه ورودتان را بشناسید و تنها در آن نقطه، وارد معامله شوید. در زمانهایی که استراتژی شما سیگنال ورود قطعی صادر نکرده است، وارد معامله نشوید؛ در آن صورت،در حال پذیرفتن ریسک بالایی هستید. قبل از اینکه وارد معاملهای شوید، باید درباره نقطه خروجتان هم فکر کرده باشید؛ ممکن است شما با توجه به شرایط بازار، از استراتژی معاملاتیتان انحراف پیدا کنید اما نکتهای که مهم است این است که حتماً برای خروجتان برنامهای تدارک ببینید.
اگر میخواهید در معاملات به موفقیت برسید، باید واقعبین باشید. قالب فکری معاملهگری مناسب برای کسب سود، ذهنیت و تفکری است که بر یادگیری صحیح معاملات و نه یکشبه پولدار شدن متمرکز است. سود کردن از معاملات، نتیجه نهایی از واقعگرا شدن و انجام صحیح کارهای زیاد بهصورت مستمر در طی زمان است. صرف خواستن شما،آن را محقق نمیکند. افراد اغلب فکر میکنند که معاملهگری راهی آسان برای کسب سود بیشتر است اما معاملهگری هم همانند کارهای دیگر، به زمان، تلاش، ازخودگذشتگی و اشتیاق نیاز دارد.
** اگر میخواهید تازه وارد بازار سرمایه شوید و یا اینکه مدتی است معاملهگری را بدون هیچ آموزشی شروع کردهاید،باید بدانید که شما به آموزش نیاز دارید. آموزش در معاملهگری، بنیاد و اساس حرفه معاملهگری است؛ اغلب معاملهگران تازهوارد، بازار سرمایه حاضرند پولشان را قبل از اینکه هیچ آموزشی ببینند، در بازار از دست بدهند. اگر میخواهید بهترین نتایج را به دست بیاورید، در یادگیری و آموزشتان سرمایهگذاری کنید.
روانشناسی بازار سرمایه و اثر آن بر زندگی شخصی
در ارتباط بین روانشناسی بازار سرمایه و زندگی شخصی مقالات زیادی کار نشده است و به همین دلیل عمده سرمایه گذارانی که در بازار های مالی فعالیت میکنند قادر به تفکیک این دو بخش نیستند و به همین دلیل با مشکلات زیادی مواجه می شوند. در بخش اول میخوام یه صحبت کلی در خصوص ورود شما به بازار سرمایه داشته باشم. سرمایه گذاری در بازار بورس دارای قوانین خاص خود می باشد و هر سرمایه گذاری باید با توجه به میزان ریسک پذیری و یا ریسک گریزی خود سرمایه گذاری در این بازار را شروع کند. موضوع اینه که وارد بازاری شدید که قراره شما رو در مقابل نرخ بازده بدون ریسک قرار بده. به زبان عامیانه بگم؛ یعنی اومدید جایی سرمایه گذاری کنید تا با پذیرش ریسک بیشتر، سود بیشتری نسبت به بانک بگیرید پس باید با خودتون صادق باشید که اومدین بازاری رو تجربه کنید که ممکنه همه نوع استرس و هیجان رو به شما تحمیل کنه و این فشارها قرار نیست تاثیری در زندگی شخصی شما داشته باشه. یعنی از اول باید این موضوع رو با خودتون حل و فصل کنید که چقدر قدرت تحمل ریسک دارید و آیا ترجیح میدید اصل سرمایتون همیشه حفظ بمونه ولی سود کمی ببرید؟ و یا اینکه با ریسک کردن و ورود به دنیای سرمایه گذاری، سود خوبی رو نصیب خودتون کنید؟
پس مرحله اول اینه که مسیر رو انتخاب و در انتخاب این مسیر هم تردید نداشته باشید. ممکنه در ابتدای کار روانشناسی و مدیریت ریسک تعیین این هدف براتون سخت باشه ولی با یه برنامه ریزی مناسب قادرید که پله پله به جلو حرکت کنید و آروم آروم به هدفی که دارید نزدیک تر بشید. عموما اینطوریه که ورود به بازار سرمایه با یه جرقه کوچکی شروع میشه. مثلا یکی میگه دوستم گفت بیا تو بورس و فلان سهم رو بخر و سود کن و یا یکی دیگه از رسانه ها میشنوه که بازار صعودی شده و قیمت سهام رشد کرده و یا مثال هایی از این دست و شخص هم با همین منطق وارد بازار میشه. در نهایت شخص با این اخبار وارد بازار میشه و تلخی و شیرینی های این بازار رو میچشه و وقتی به عملکردش نگاه می کنه به این نتیجه میرسه که برایند سود و زیانش روند خاصی نداشته و بعضا هم بازنده بوده. اینجاست که تصمیم میگیره باید برنامه ای برای معاملاتش داشته باشه و شروع به چیدن یک استراتژی معاملاتی برای خودش باشه.
خروج سرمایه گذارن تازه وارد از بورس و ارتباط آن با روانشناسی بازار سرمایه
عموما سرمایه گذارانی که از ابتدای کار صرفا بر مبنای شنیده ها وارد بازار سرمایه میشن و اطلاعات جامع و کاملی در خصوص وضعیت بازار سرمایه و ریسک های موجود روانشناسی و مدیریت ریسک ندارن، غالبا موفق نیستن و با یه ضرر زیاد از بازار خارج میشن. اما برای یه فردی که با انتخاب خودش وارد بازار سرمایه شده و همه این موضوعات رو هم پذیرفته شرایط اندکی فرق داره. پس زمانی که به خواست خودمون وارد بازارهای مالی شدیم باید یه تعریفی بین معامله کردن و زندگی شخصی هم داشته روانشناسی و مدیریت ریسک باشیم. چون قراره در دنیای معاملات هم سود داشته باشیم و هم ضرر و قطعا این موضوع تو روحیه ما اثرگذاره اما باید به خوبی اون رو کنترل کنیم و به اصطلاح از پسش بربیایم یعنی در هر معامله ای میزان حد سود و حد زیان خود را تعیین کنیم تا در میانه راه و بعد از خرید سهم در هر مرحله استراتگژی معاملاتی خود را بدانیم.
در معاملات باید خونسرد باشید
در کل پس از ورود به بازار سرمایه باید معاملاتمون طوری باشه که حداقل ریسک ممکن رو داشته باشیم و از طرفی با خونسردی کامل دنباله رو روند باشیم. البته خونسرد بودن و کنترل ریسک به راحتی به دست نمیاد و مستلزم انتخاب سیستم معاملاتیه که با روحیه سرمایه گذار هماهنگ باشه (در موضوعات بعدی در خصوص طراحی سسیستم معاملاتی توضیحات بیشتری داده می شود). به نظر من معامله کردن تفاوتی روانشناسی و مدیریت ریسک با زندگی شخصی نداره و اتفاقا مکمل و در راستای هم هستن. اگر معامله ای که انجام میدیم بر مبنای سیستم معاملاتی درستی باشه دیگه نیازی نیست که تغییرات قیمتی کوچک تو سهم رو چک کنیم و هر بار به خودمون استرس و فشار روحی وارد کنیم که ای وای چرا قیمت سهم کاهش پیدا کرد و همین موضوع باعث عصبانیتی بشه که تاثیرش رو تو زندگی ما بذاره و به مرور باعث فرسودگی بیشتر بشه.
روانشناسی بازار سرمایه و نشانه هایی از فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی یکی از مشکلات نامناسب مربوط به روانشناسی بازار سرمایه هست. هر سرمایه گذار فعال در بازار سرمایه باید هر بار یک سری موضوعات رو در خودش چک کنه تا ببینه دچار فرسودگی شغلی شده یا خیر. در ادامه برخی از این نشانه ها رو با هم مرور میکنیم تا ببینیم که اگر دچار فرسودگی شغلی در معاملات شدیم زودتر به دنبال راهکار مورد نظر باشیم. برای خواندن مقاله کامل در خصوص فرسودگی شغلی در معاملات مقاله را مطالعه کنید.
زمانی که احساس خستگی و یا کسلی در معاملات دارید. حال سوای بحث اینکه شما در معاملات موفق هستید یا خیر میبینید که حوصله معامله کردن را ندارید خسته هستید
اینکه نسبت به معامله کردن بی تفاوت هستید. بی تفاوت بودن در معاملات یعنی جایی که مستقیم با پول شما سر و کار داره و شما نسبت به معاملات خود بی تفاوت هستین.
خشمگین شدن در زندگی روزانه
مصرف قرص های آرام بخش و خوردن چای و قهوه فراوان
همانطوری که در زندگی عادیمون بعد از کار و خستگی فراوان به یه استراحت و یا مسافرت خوب نیاز داریم، بعد از معامله هم نیاز به استراحت داریم. البته آنچه که در بازار سرمایه ایران مشهوده چیزی غیر از این قضیه هست و بهتره بگم 50 درصد از افرادی که تو این بازار معامله میکنن همچین طرز تفکری در خصوص معاملات ندارند و ممکنه در یک روانشناسی و مدیریت ریسک روانشناسی و مدیریت ریسک روز چندین معامله انجام بدن که در بخش های بعدی در این خصوص توضیح بیشتری میدیم. با این توضیحات آنچه که مشهود به نظر میرسه اینه که معاملات رو به عنوان بخشی از زندگیمون بپذیریم و یه تناسب بهینه رو بین معاملات و زندگی شخصی برقرار کنیم تا خدای نکرده شاهد تاثیرات منفی معامله گری بر زندگی روزانه نباشیم. همه این مسائل مربوط به آموزش روانشناسی بازار بورس می باشد که هر سرمایه گذاری باید در معاملات خود آن را به کار گیرد و استفاده کند.